به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ آخرین گزارش از رسوایی مهمانی منزل جانسون که توسط سو گری منتشر شد، فقدان رهبری و تصمیم گیری درست توسط دولت را عامل اصلی این اتفاق دانست، در واقع گری به خوبی توانسته است در گزارش خود که تحت فشارهای مختلف مجبور به خلاصه کردن آن نیز شده است(12صفحه)، دولت را به چالش بکشد و پس از این گزارش که گری در بخشی از آن با اشاره به تعدد تخلفات نخست وزیر در شکستن قوانین قرنطینه آنرا غیر قابل توجیه دانست: «زمانی که دولت از شهروندان می خواست محدودیت های گسترده ای را برای زندگی خود بپذیرند، توجیه برخی از رفتارهای پیرامون این تجمعات توسط اعضای دولت دشوار است»، و این موجی از خشم و عصبانیت در بین نمایندگان مجلس عوام و مردم بریتانیا بوجود آورد چرا که طبق گزارش، دولت نه تنها به فکر مردم نبوده است بلکه سطح حداقلی رعایت استاندارد های قرنطینه را نیز رعایت نکرده است و این گزارش که به گفته برخی تحلیل گران ضربه محکمی به اعتبار جانسون بود اورا مجبور به عذر خواهی کرد و بیان داشت که اشتباهات خود را با جان و دل پذیرفته است و همچنین افزود:«فایده ای ندارد که بگوییم این یا آن در چارچوب قوانین است. من عصبانیت مردم را درک می کنم». هرچند این عذرخواهی کافی نبود و تعدادی از وزرا و مشاوران نخست وزیر از سمت خود بخاطر این رسوایی استعفا دادند و زمزمه هایی مبنی بر فشار به بوریس جانسون برای کناره گیری از قدرت شنیده میشود که فعلا وی در حال فرار رو به جلو با پر رنگ کردن بحران اوکراین و مسائل پسا برگزیت است.
آیا جانسون سقوط میکند؟
محافظه کاران همواره مهارت خاصی در کنترل خشم عمومی دارند و نخست وزیر جانسون نیز از این قاعده مستثنی نیست. او همواره توانسنه خود را از بحران ها و رسوایی ها برهاند و این بار نیز امیدوار است که با مطرح کردن موضوعات مهم تر از پارتی گیت دوباره خود را نجات دهد، اما این بار وی تحت فشار از سوی اسکاتلند یارد و البته کمیته1922 مجلس عوام است.
پلیس بصورت جدی و در سطوح بالا در این موضوع دخالت کرده و اعلام کرده است که نزدیک 300 صفحه سند و بیش از600 عکس در اختیاردارد و در حال بررسی دقیق «مهمانی نوشیدنیت را با خودت بیاور» و بعد از آن جشن تولد نخست وزیر در منزلش هست و احتمال دارد بزودی گزارشی مفصل را به مردم ارائه دهد. در کنار پلیس کمیته 1922 حزب توری(محافظه کار) که به 18 مرد کت شلوار خاکستری پوش معروف هستند لقبی که تاچر در دهه نود به این کمیته داد (در این دوره سه زن عضو هستند) نیز نهاد قدرتمند دیگری است که اختیار به چالش کشیدن نخست وزیر را دارد و بنظر جانسون این روزها از این 18 نفر بیشتر از هرکس دیگری میترسد، کمیته ای که چندان دربین مردم شناخته شده نیست و بیشتر در دانشگاه ها و پژوهشگاه ها در باره عملکرد آن بحث میشود.
طبق اساسنامه حزب محافظه کار اگر 15 درصد(54 نفر در حال حاضر) از اعضای حزب که در مجلس عضو هستند درخواست کتبی عزل نخست وزیر را به رئیس کمیته ارائه دهند، کمیته موظف به اعلام وصول و پیگیری است. ریاست این کمیته از سال 2010 در اختیار گراهام برادی است و همین کمیته جلسه رای عدم اعتماد به ترزا می را برگزار کرد هرچند، می از آن جلسه جان سالم به در برد ولی چون حمایت کمیته و جلسات حمایتی کمیته در راستای وی نبود مجبور به برگزاری انتخابات زودهنگام و کناره گیری از قدرت شد.
در واقع کمیته با برگزاری جلسات هفتگی خط مشی کلی حزب را بررسی و تائید میکند و اگر اقدامات نخست وزیر که از حزب است را تائید نکند، وی با چالش های متعددی مواجه خواهد شد. تا این لحظه بنظر تعداد نامه های درخواست استعفا به 54 نرسیده است و نمایندگان محافظه کار در یک دوراهی بزرگ قرار دارند چرا که بسیاری از آنها برنده شدن خود را مدیون جانسون میدانند و از سویی حزب کارگر در نظر سنجی ها 10 درصد از آنها جلوتر است و این یعنی احتمال شکست و از دست دادن کرسی نمایندگی مجلس، هرچند جانسون با تحقیقات پلیس موافق است و معتقد است که شفافیت پلیس به وی کمک میکند تا کسانی که وی را تحت فشار برای استعفا قرار داده اند را به مردم معرفی کند و به قضاوت بهتر مردم کمک میکند، ولی اعضای پارلمان چندان با وی موافق نیستند چراکه دیگر برگزیتی نیست که آنرا به سرخط اخبار آورند و قائله را با حداقل هزینه ها ختم کنند.
افزایش فشار به جانسون فقط بخاطر نقض قوانین قرنطینه نیست، بلکه بخاطر اینکه یکی از بدترین تلفات همهگیری جهان را متحمل شده است، فرسایش طولانیمدت زیرساختهای بهداشتی، و انبوهی از شواهد مبنی بر سوءمدیریت فاحش، کاهش رفاه اجتماعی، افزایش هزینه ای زندگی اعم از خوراک و انرژی است. همچنین با بحران جهانی انرژی عمیق و کمبود منابع متعدد در زمینه های صنعت و کشاورزی مواجه هست. هفته گذشته، بانک مرکزی انگلیس به خانوارها هشدار داد که بیشترین کاهش استانداردهای زندگی را از زمان شروع همه گیری را انتظار داشته باشند.
فقدان رهبری و شخصیت کاریزما در جانسون و همچنین دیگر اعضای رده بالای حزب منجر به شکل گیری بی ثباتی در دولت شده است و درکنار این موضوع فشارهای زیاد حزب کارگر به رهبری استارمر قدرت کافی را برای به چالش کشیدن نخست وزیر ندارد چرا که این حزب نتوانسته است این رخداد را به یک روایت سیاسی تبدیل کند و آنرا به مصائب کشور بویژه اقتصاد مرتبط کند، و تاکید فراوان استارمر بر شخصیت فردی جانسون و نه حزب محافظه کار این فرصت را در اختیار استراتژیستهای آن حزب قرار میدهد که راهبرد فرار و مدیریت بحران را بهتر تدوین کنند.
بنابراین عدم وجود یک رهبری کارامد در هر دو حزب مردم را میتواند تاحدی دلسرد کند چرا که بریتانیا در حال سپری کردن سخت ترین سالهای اقتصادی و اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم است. دستمزدها کاهش یافته، فقر نسبی افزایش داشته است و کیفیت زندگی حداقل دو درجه کاهش یافته است. همه این موارد شرایط را برای دولت بعدی سخت خواهد کرد چرا که یک دکترین مشخص و کارامد نیازمند یک رهبری قدرتمند است که در حال حاضر احزاب بریتانیا فاقد آن هستند، شاید اگر جانسون از این طوفان سربلند بیرون آید بتواند خود را تبدیل به یک رهبر کارامد کند و مشکلاتی که خود عامل آن بوده است را با تجربه جدید و رویکردی جدید پشت سر بگذارد هرچند بیشتر تحلیل گران چندان امیدی به وی ندارند.
گزارش از امین گودرزوند